پیام بوشهر: میلی به گفت و گو و حل مشکلات ندارند، مدام یکدیگر را سرزنش می کنند، نه اعتمادی بین شان است و نه هیجانی در زندگی مشترکشان، هر کدام از دیگری غافل است و سعی می کند وقتش را با فرزندان، دوستان و تلویزیون بگذراند… این ها نشانه هایی از زندگی مشترک است که زوجین در آن هیچ گونه جذابیتی برای هم ندارند اما بنا به دلایل اجتماعی یا اقتصادی، ملاحظات فرهنگی، نگرانی نسبت به سرنوشت یا آسیب پذیری فرزندان و هزاران دلیل دیگر حاضر نمی شوند به صورت رسمی از هم جدا شوند. به دلیل این که طلاق عاطفی در هیچ جایی به صورت رسمی ثبت نمی شود آمار دقیقی از آن وجود ندارد اما در چند سال اخیر این نوع طلاق بین خانواده ها افزایش پیدا کرده و با توجه به شواهد و نظرات کارشناسان آمار آن دو تا سه برابر آمار طلاق های رسمی است.
.jpg)
به گزارش پیام بوشهر ، محمد ابراهیم مداحی، رئیس کمیسیون چشم انداز امور نخبگان مجمع تشخیص مصلحت نظام وقت در مهرماه ۱۳۹۷ گفت: طبق آماری که به دستم رسیده ،ایران در زمینه طلاق رکورد زده است و از هر پنج ازدواج یک طلاق حقوقی و دو طلاق عاطفی را شاهدیم.فرزانه نیکو، روان شناس هم می گوید: طلاق عاطفی باعث شده آمار طلاق بالا نرود.این روان شناس با اشاره به اینکه تحقیقات نشان میدهد پس از ۱۰ سال از جدایی نیمی از زنان و یک سوم مردان درگیر آن رابطه هستند و در ارتباطهای بعدی آنها تاثیرگذار است، تصریح می کند: بنابراین نمیتوان گفت طلاق برای همه راحت است، از طرف دیگر سبقههای فرهنگی زیادی مانند سبک زندگی گذشتگان، ادبیات عامه و ضربالمثل داریم که طلاق باید شکل بگیرد.
وی عنوان می کند: پنج عامل پیش بینی کننده طلاق وجود دارد که شامل اعتیاد، خشونت، مشکلات ارتباطی، مسائل جنسی، اختلالات و بیماریهای روانی است.مشکلات ارتباطی زوجین نیز یکی از مهمترین مسائلی است که ارتباطات دیگر مانند مهارتهای زندگی و روابط بین فردی زوجین که تاثیر زیادی در پایداری و عدم پایداری زوجین دارد را تحتالشعاع قرار میدهد.
وی در ادامه با اشاره به اینکه مهارتهای لازم در دوران کودکی و نوجوانی در خانوادهها آموزش داده نمیشود، تاکید می کند: علاوه بر این تعداد فرزندان کم اتفاق خاصی را در روند زندگی ما رقم میزند و معقول نبودن انتظارات افراد از زندگی زناشویی را به دنبال دارد و باید قبول کنیم در ازدواج نمیتوانیم همه چیز را به صورت کامل داشته باشیم بلکه باید بدانیم یک رابطه ناکافی و ناکامل وجود دارد و باید در رابطه دوام بیاوریم و آن را پایدار کنیم.
تورج شمشیری، روان پزشک نیز با تاکید بر این که طلاق عاطفی یکی از مخوف ترین و مخفیترین انواع طلاق هاست، میگوید: طلاق عاطفی نامهای مختلفی همچون طلاق خاموش، طلاق تاریک، و… دارد که هرگاه هرگونه اختلال در روابط عاطفی، شناختی، جنسی و زناشویی بین زوجین توام با عدم درک متقابل و همدلی باشد، باعث ایجاد بدبینی و کاهش فعالیتهای مشترک و سردی روابط زوجین خواهد شد که به مرور زمان جاذبه و اعتماد به یکدیگر ضعیف و پرسه بیتفاوتی و طلاق عاطفی آغاز می شود.به گفته این روانپزشک، بیشتر کسانی که برای طلاق قانونی به دادگاهها مراجعه میکنند، مرحله طلاق عاطفی را طی کردهاند.
شمشیری در باره این که آیا با گذشت زمان، طلاق عاطفی رخ می دهد؟ یادآوری می کند: طلاق عاطفی از همان سالهای اول ازدواج رخ می دهد، حتی میتواند از دوران آشنایی و نامزدی تا آخر عمر رگههای طلاق عاطفی در زندگی زوجین ایجاد شود؛ اما شایع ترین آنها در سال سوم و چهارم زندگی و دهه پنجم و ششم زندگی است.
این روان پزشک معتقد است: شاید در ابتدای زندگی مشترک به دلیل جاذبههای عاطفی، روانی، جنسی، معنوی و شخصیتی این اتفاق رخ ندهد، اما باید گفت که برای طلاق عاطفی ما زمان مشخصی نداریم؛ همیشه باید آماده دفاع در برابر طلاق عاطفی باشیم و مهارت های دفاع را قبل از ازدواج آموزش ببینیم و به همان مثلث ازدواج که متشکل از بلوغ ازدواج، هارمونی شخصیتی و هارمونی جنسی است، رسیده باشیم. اگر تا حد امکان به این تناسب ها نرسیم احتمال اینکه گرفتار طلاق عاطفی شویم، بسیار زیاد است.
شمشیری تأکید می کند: همیشه باید یاد بگیریم همدیگر را خاکستری ببینیم نه سیاه و سفید، چون همه ما نقاط مثبت و منفی داریم در صورتی که همه ما یاد گرفتهایم نداشتههایمان را بیشتر از داشتههایمان ببینیم، البته بهتر است به جای پررنگ کردن نقاط ضعف یکدیگر، نقاط مثبت را پررنگ کنیم و به جای عیب یابی، عیب پوش باشیم.وی با بیان توصیههایی ادامه می دهد: ما باید در گفت وگوهای قبل از ازدواج خط قرمزهای خود را معین کنیم، مطمن باشید با محبت، ایثار و عشق نمیتوان این خط قرمز ها را زرد کرد. خیلی به ندرت این تغییرات رخ می دهد، از همان ابتدا باید برای یکدیگر مرزها و باید و نبایدها را مشخص کنیم.

این روان پزشک به مراحل ایجاد طلاق عاطفی اشاره میکند و میافزاید: اولین مرحله از طلاق عاطفی اعتراضهای مکرر به رفتارهای یکدیگر است، زمانی که تعداد چراها با ادبیات خشن زیاد شود بدین معناست که وارد طلاق عاطفی شده اید. مرحله دوم دعوا و کشمکش و خشونتهای لفظی و حتی فیزیکی است. مرحله سوم مرحلهای است که به دلیل کشمکشها و دعواها به تنفر زوجین از یکدیگر ختم می شود.وی با اشاره به خطرناک ترین مرحله طلاق عاطفی یاد آوری میکند: مرحله چهارم از طلاق عاطفی مرحله بیتفاوتی است، در این مرحله زوجین با یکدیگر حرف نمیزنند و نسبت به عملکرد و کارهای همدیگر بیتفاوت هستند.
به گفته شمشیری، در مرحله یک و دو ما امید داریم فرد را از مرحله طلاق عاطفی برگردانیم، اما برگرداندن زوجین از مرحله چهارم خیلی سخت و مشکل است. خانوادهها به محض شناسایی مرحله آغازین طلاق عاطفی باید با کمک یک فرد توانا از این بحران عبور کنند. این روانپزشک اصلیترین علل طلاق عاطفی را عدم توجه مرد به همسر توام با تحقیر میداند و میگوید: عدم توجه مرد به زن بویژه با توهین و تحقیر موجب ایجاد کدورت و طلاق عاطفی خواهد شد. هر کجا اجبار و تحمیلی باشد، طلاق عاطفی در کنارش است. نکته دوم این که مهارت های ارتباطی را باید فراگرفت، خیلی از افراد دانش و مهارتهای ارتباطی را بلد نیستند، ازدواج یک تعهد و مسئولیت است. یکی دیگر از مسائل در ایجاد طلاق عاطفی عدم هارمونی شخصیتی است با یک آدم شکاک، بدبین و بداخلاق زندگی کردن کار آسانی نیست. در آخر هم باید گفت رشد تساعدی یکی از زوجین از لحاظ مالی، اجتماعی، تحصیلی و مالی باعث ایجاد شکاف در زندگی می شود.